بهترم الان

الان چند ماهیه که پیش مشاور خوب میرم و حالم خیلی بهتر شده. احساسات منفی ام کمتر شده و حل شده کمابیش. و احساسات مثبت ام بیشتر شده. واقعا جالبه که روانشناسا حرفی برای گفتن میتونن و میتونن تجربه حسی تو از زندگی رو تغییر بدن به طور کلی. میدونید، من کلافه میشدم از همه چیز. الان فهمیدم که میشه Boredom رو مدیریت کرد و میشه آدم، کارهای حرفه ایش رو ادامه بده. فعالیت هایی که براش لذت بخش هستند رو ادامه بده. بهش میگن «روانشناسی ملال». 

البته هنوز کلی کار دارم که انجام بدم. راستی معنی زندگی رو هم فهمیدم، زندگی همش Fun عه و برای Fun هست. من هر کاری بکنم اصولا توی شهر زنده میمونم و زندگیم میگذره. ولی فرق توی لذت بخش بودن یا نبودن زندگی هست. میدونین اصلا زندگی زنده بودن نیست. وگرنه آدم ها گوشه گیر نمیشدن، خودشون رو سرزنش نمیکردن، معتاد نمیشدن، افسرده نمیشدن و استرس و اضطراب نداشتن.

زندگی عشق و خلاقیته. عشق هم نوعی دلسوزی و مهربانی و حضور قلب در لحظه است. 

حالا اطلاعات بیشتر تو پست های بعدی.

ارسال شده در روز‌ نوشت

یک دیدگاه بنویسید